هیئت امیرالمومنین علیه السلام
مناظره با اهل سنت
در این پست براتون چند تا از کرامت های حضرت عباس رو میگذارم. انشاالله فیض ببرید ( ناگفته نمونه که این کرامات بخشی از دریای محبت ساقی عطشان کربلاست ) دعا برای بچه های امیرالمومنین یادتون نره. یا علی
▲ عنایت به كودك مسیحی جناب حجه الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ حسین اثنی عشری، مروج و حامی مكتب اهل بیت عصمت طهارت علیهم السلام طی نامهای از تهران، عاصمة تشیع، نوشتهاند: 6. صبح روز هشتم محرم الحرام سال 1415 هـ، بعد از خواندن روضه در منزلی كه در خیابان دولت تهران بود(منزل جناب آقای میلانی، هنگامی كه به طرف ابتدای خیابان میرفتم آقا و خانم جوانی گریه كنان نزد من آمدند و از من خواستند كه برای خواندن روضه به مجلسی كه روز نهم (تاسوعا) دارند بروم. آنان گفتند كه ما جزو اقلیتهای دینی هستیم و از گروه ارامنه میباشیم. از ایشان سؤال كردم كه شما به چه علت تصمیم به برگزاری چنین مجلسی گرفتهاید؟ گفتند: ما پسری داریم كه پنج سال دارد. مدتی بود كه وی مبتلا به بیماری خونی شده بود. معالجات فراوانی برای او انجام شد ولی نتیجهای نگرفتیم. چندی پیش اطبا به ما گفتند كه این مرض خوب شدنی نیست، و ما را كاملا از بهبودی وی ناامید كردند.چند روز قبل، با همسایه منزلمان كه مسلمان است در این موضوع صحبت میكردیم. او گفت: امروز روز اول محرم است. شما نذر كنید كه اگر فرزندتان شفا گرفت یك جلس روضة حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام با سفرة اطعام بگیرید، اگر تا تاسوعای امسال حاجتتان را گرفتید همین امسال،وگرنه سال آینده نذرتان را ادا كنید. صبح روز پنجم محرم بود كه دیدم فرزندم بعد از بیدار شدن از خواب نشاط و هیجان خاصی دارد از او سؤال كردم كه چه شده؟ گفت: نزدیك صبح بود كه خواب سیدی را دیدم. پرسیدم اسم شما چیست؟ شخص دیگری گفت كه این آقا قمر بنی هاشم(علیه السلام) هستند. (البته خواب طولانی بود كه در آنجا مجال نبود كه همهاش را بشنوم) و من الان احساس میكنم كه شفا گرفتهام و حالم كاملا خوب است. ظاهر او هم به نظر ما تغییر كرده بود و حالات سابق را نداشت. لذا ما همان روز او را جهت انجام آزمایشات به بیمارستان بردیم. جواب آزمایشات تماما سالم بود، برای اطمینان به بیمارستان دیگری نیز مراجعه كردیم جواب آنها هم همان بود، پس از مراجعه به دكتر معالج و نشان دادن جواب آزمایشات با حالت تعجب به ما گفت كه این غیر از معجزه چیز دیگری نمیتواند باشد. حال تصمیم به ادای نذر گرفتهایم. ضمنا همان همسایه به من گفت كه چون تو ارمنی هستی و مسلمانان ممكن است در مجلستان شركت نكنند و از طعام شما نخورند. لذا شما وسائل پذیرائی را فراهم كن و به منزل ما بیاور، ما آنها را آماده میكنیم و مجلس را هم در منزل ما بگیرد. و باز به من گفت كه برای خواندن روضه هم خودت شخصی را دعوت كن. پرسیدم از كجا؟ گفت به درب حسینیهها یا مساجد برو آنجا شخصی را پیدا خواهی كرد. ما هم بعد از مراجعه به دو یا سه حسینیه یا مسجد، به شما برخوردیم؛ لذا اگر ممكن است فردا به مجلس ما تشریف بیاورید و روضة حضرت ابوالفضل را بخوانید. من نیز قبول كردم و فردای آن روز ، كه روز تاسوعا بود، به منزلی كه در حدود دو راهی قلهك بود رفتم و بحمدلله مجلس برقرار شد. بعد از مجلس، خانم صاحب خانه كه همسایه آن خانم ارمنی بود به من گفت كه در این مجلس حدود ده زن ارمنی حضور دارند كه به قصد شركت در مجلس روضة حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام آمدهاند. اللهم ارزقنا زیارته و شفاعته. ▲ بابا مگر اربابت باب الحوائج نیست؟! سلالة السادات جناب آقای سیدعلی صفوی كاشانی، مداحل اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام از جناب آقای هارونی نقل كرد كه گفتند: یكی از عزیزان سقای هیئتی كه در ایام محرم (عاشورا) دور میزد و آب به دست بچهها میداد، نقل میكند خدا یك پسر به من داد كه یازده سال فلج بود. یكی از شبها كه مقارن با شب تاسوعا بود وقتی میخواستم از خانه بیرون بیایم، مشك آب روی دوشم بود؛ یكدفعه دیدم پسرم صدا زد: بابا كجا میرودی؟ گفتم: عزیزم، امشب شب تاسوعاست و من در هیئت سمت سقایی دارم؛ باید بروم آب به دست هیئتیها بدهم. گفت: بابا، در این مدت عمری كه از خدا گرفتم، یك بار مرا با خودت به هیئت نبردهای. بابا، مگر اربابت باب الحوائج نیست؟ مرا با خودت امشب بین هیئتیها ببر و شفای مرا از خدا بخواه و شفای مرا از اربابت بگیرد. میگوید: خیلی پریشان شدم. مشك آب را روی یك دوشم، و عزیز فلجم را هم روی دوش دیگرم گذاشتم و از خانه بیرون آمدم. زمانی كه هیئت میخواست حركت كند، جلوی هیئت ایستادم و گفتم هیئتها بایستید! امشب پسرم جملهای را به من گفته كه دلم را سوزانده است اگر امشب اربابم بچهام را شفا داد كه داد، والا فردا میآیم وسط هیئتها این مشك آب را پاره میكنم و سمت سقایی حضرت ابالفضل العباس علیه السلام را كنار میگذارم این را گفتم و هیئت حركت كرد. نیمههای شب بود هیئت عزاداریشان تمام شد، دیدم خبری نشد. پریشان و منقلب بودم، گفتم: خدایا، این چه حرفی بود كه من زدم؟ شاید خودشان دوست دارند بچهام را به این حال ببینم، شاید مصلحت خدا بر این است. با خود گفتم: دیگر حرفی است كه زدهام، اگر عملی نشد فردا مشك را پاره میكنم. آمدم منزل وارد حجره شدیم و نشستیم. هم من گریه میكردم و هم پسرم گریه میكرد. میگوید: گریه بسیار كردم، یكدفعه پسرم صدا زد : بابا، بس از دیگر، بلند شو بابا! بابا، اگر دلت را سوزاندم من را ببخش بابا! بابا، هر چه رضای خدا باشد من هم راضیم! من از حجره بلند شده، بیرون آمدم و رفتم اتاق بقلی نشستم. ولی مگر آرام داشتم؟! مستمرا گریه میكردم تا اینكه خواب چشمان من را فرا گرفت در آن هنگام ناگهان شنیدم كه پسرم مرا صدا میزند و میگوید: بابا، بیا اربابت كمكم كرد. بابا، بیا اربابت مرا شفا داد. بابا. آمدم در را باز كردم، دیدم پسرم با پای خودش آمده است. گفتم : عزیزم، چه شد؟! صدا زد: بابا، وقتی تو از اتاق بیرون رفتی، داشتم گریه میكردم كه یك دفعه اتاق روشن شد دیدم یك نفر كنار من ایستاده به من میگوید بلند شود! گفتم : نمیتوانم برخیزم. گفت: یك بار بگو یا اباالفضل و بلند شو! بابا، یك بار گفتم یا اباالفضل و بلند شدم، بابا. بابا، ببین اربابت ناامیدم نكرد و شفایم داد! ناقل داستان میگوید: پسرم را بلند كرده، به دوش گرفتم و از خانه بیرون آمدم، در حالیكه با صدای بلند میگفتم : ای هیئتها بیایید ببینید عباس علیه السلام بیوفا نیست، بچهام را شفا داد! ▲کرامات حضرت عباس(ع) از زبان خادم حرمش خادم حضرت اباالفضل(ع) كه 36 سال در این شغل بوده و از 12 نسل قبل در این شغل بودهاند، بخشی از معجزات و كرامات و مشاهدات خود را از علمدار كربلا بیان كرد. به گزارش فارس، در جریان سفر زیارتی و معنوی كاروانی از ایران به كربلای معلی و عتبات عالیات در بخشی از این سفر به دیدار شیخ عباس محمد علی الكشوان آل شیخ رفتیم و از خاطرات 36 ساله خادمی و كفشداری حضرت اباالفضل(ع) توسط وی استفاده كردیم. بنابر گفته شیخ عباس 74 ساله كه هم اكنون ظاهرا به بیماریهای ریوی مبتلا شده و در یك خانه قدیمی و كوچك در یكی از كوچههای پشت حرم حضرت اباالفضل(ع) در پلاك 10 زندگی میكند روی دیوار آن پلاك كوچكی نوشته شیخ عباس محمد علی الكشوان، در حیاط كوچك این خانه جنوبی یك نفر اصل خرما و یك اصله مو انگور قرار دارد، این خادم قدیمی خاطرات فراوانی دارد. بنابرگفته وی خاندان كشوان بیش از 485 سال قبل نسل اندر نسل از 12 پشت قبل به شغل خادمی، كلیدداری حرم و كفشداری حضرت اباالفضل(ع) مشغول بوده و خود شیخ عباس 3 بار به ایران مراجعت كرده، اما به خاطر ارتباط با زائران ایرانی زبان فارسی را به راحتی صحبت میكند. عباس كشوانی همچنین خاطراتی از زمان حضور امام خمینی(ره) در عراق و زیارت حرم اباعبدالله(ع) و حضرت اباالفضل(ع) دارد كه میگوید بسیار به امام خمینی(ره) علاقمند بوده و حتی با پسر شهیدش حاج مصطفی خمینی(ره) كه هم اكنون در مرقد حضرت علی(ع) در نجف اشرف مدفون است، دوست بوده و رابطه صمیمی داشته است. حاج عباس میگوید: امام راحل در نجف اقامت داشت، اما هر موقع به كربلا برای زیارت امام حسین(ع) میآمد در خیابان صاحب الزمان(عج) در كوچه سادات منزل میگزید و از روز اول كه به عراق آمده بود تا زمان برگشتن به ایران مرتب به این عتبات عالیات رفت و آمد و زیارت داشت، اما بیشتر حلقه درس امام(ره) در نجف اشرف برگزار میشد. كاروان زیارتی خبرگزاری فارس كه در صبح روز عرفه در منزل شیخ عباس كشوان حاضر شد، در همان لحظه به دلیل ازدحام زائران در كربلا و عدم كشش شبكه برق این كشور مرتب برقها قطع میشد و خانه كوچك شیخ عباس در تاریكی ظاهری ناشی از قطع برق، اما در روشنی معنویت ناشی از خادمی حضرت اباالفضل(ع) قرار داشت و زائران با گوش دل خاطرات این كفشدار با سابقه و خادم اقدم علمدار كربلا را میشنیدند و گریه میكردند. شیخ عباس گفت: حقیقتا سعادت دارید كه در روز عرفه در حرم امام حسین(ع) حاضر شدهاید، زیرا طبق روایات خداوند اول به زوار اباعبدالله(ع) توجه میكند، سپس به زوار بیتالله در صحرای عرفات نظر میكند و شما چه سعادتی دارید كه در این روز به كربلا آمدهاید. وی افزود: این خانه هم خانه قمر بنی هاشم(ع) است و شما مهمان اباالفضل(ع) هستید، اما باید توجه داشته باشید كه دریای رحمت اباعبدالله(ع) بسیار گسترده است و شاید خبر نداشته باشید، زیرا آن بزرگوار به همه زوار توجه خاصی میكند و كسی را دست خالی روانه نمیكند. درباره وبلاگ ![]() عبادت بی ولایت حقه بازیست اساس مسجدش بتخانه سازیست چرا سنی نمیخواهد بداند وضوی بی ولایت آب بازیست یا علی مدیر وبلاگ : مجنون علی مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها نویسندگان صفحات جانبی آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
|